فرش ایرانی، به تنهایی نماد تاریخ قرنها از هنر، فرهنگ و اصالت ایران را نمایان میسازد. برخلاف تاریخ پرماجرای ایران، فرش چگونه توانست در بین مردم همچنان وجود داشته باشد؟ پاسخ به این سؤال یک داستان مفصل است که در این مقاله قصهی تاریخچه فرش ایرانی را برایتان شرح خواهیم داد.
آنچه در این مطلب می خوانید...
- 1 تاریخچهی فرش ایرانی
- 2 قدیمی ترین فرش تاریخ
- 3 نشانههای وجود فرش از شروع تاریخ ثبت شده
- 4 فرش بهارستان
- 5 فرش ایرانی در دوره ی صفویان
- 6 قزوین دومین مرکز فرش بافی صفوی
- 7 سومین مرکز فرش بافی صفوی در اصفهان
- 8 رونق صادرات فرش در دوران صفویه
- 9 سقوط صفویه و سرنوشت فرش ایرانی
- 10 فرش ایرانی در دوره ی افشاریان
- 11 فرش ایرانی در دوره ی زندیه
- 12 فرش ایرانی در دوره ی قاجار
- 13 صادرات فرش در دوره ی قاجار
- 14 فرش ایرانی در دوره ی جنگ جهانی
- 15 نقش فرش های دوران قاجار
- 16 فرش ایرانی در دوره ی پهلوی
- 17 فرش ایرانی بعد از پیروزی انقلاب
تاریخچهی فرش ایرانی
انسان های اولیه با استفاده از پوست حیوانات و برگ گیاهان حصیر میبافتند. اگرچه اولین فرش میتواند از هر نوع حصیری باشد، اما برای انسانهای اولیه باید اولین فرش را در نظر گرفت. اما معیارها برای تعریف دقیق ترین و سخت گیرانه ترین نوع حصیر وجود دارد. اصطلاح فرش یا قالی از واژه ترکی “قالین” برگرفته شده است و به تابلویی اشاره دارد که با نخ و پشم به رنگ های مختلف بافت میشود.
بنابراین، تاریخچه فرش ایرانی به همان تعریف اشاره دارد. ابتدای بافت فرش در تاریخچه فرش ایرانی هنوز مشخص نیست، اما میتوان به آسیا، به عنوان مهد اصلی قالیبافی کشورهایی مانند ایران، ترکمنستان و قفقاز اشاره کرد. با این حال، با توجه به مقاله “تاریخچه فرش ایرانی” فرش پازیریک که به عنوان قدیمیترین فرش کشف و شناسایی شد، ما را قادر میسازد تا تقریباً تاریخ وجود هنر فرشبافی را از ۲۵۰۰ تا ۳۹۰۰ سال پیش از میلاد، حدس بزنیم.
قدیمی ترین فرش تاریخ
قالی پازیریک که توسط سرگی رودنکو، باستانشناس روسی در درهٔ پازیریک در اوایل دهه ۱۹۴۰ کشف شد، قدیمیترین فرش جهان به شمار میرود. این قالی در کنار اشیاء باستانی مشهوری مانند گلدان چوبی، مومیایی دوید و نقش اسب سواری در گور یخزدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی پیدا شد. قالی پازیریک، یک فرش پشمی با طرحها و رنگهای زنده است. این فرش شکل مربعی تقریباً دارد و ابعاد آن ۱٫۹۸ در ۱٫۸۹ متر است.
طرحهای این فرش شامل تصاویر سوارکاران، آهوهای در حال چرا کردن و حیوانات افسانهای با سر عقاب و بدن شیر هستند. همچنین، قالی پازیریک حاشیهای گلدار نیز دارد. این قالی بافتهای است که برای مورخان زمان خود تعجبانگیز بود، زیرا نمیتوانستند تصور کنند که یک قالی از چهارصد سال پیش از میلاد بتواند به این پیشرفت و کاملی دست یابد. آنها همچنین فکر نمیکردند که یک قالی با این سطح پیشرفت و تخصص در مراکز متمدنی مانند بینالنهرین، یونان یا مصر ساخته نشده باشد و به جای آن از گور یکی از فرمانروایان سکایی به بیرون آمده باشد.
نشانههای وجود فرش از شروع تاریخ ثبت شده
۵۲۹ سال پیش از میلاد مسیح، مقبره کوروش، پادشاه ایرانی، مفرش بوده است. از آن زمان تا سال ۶۴۲، زمانی که ایران باستان تحت حکومت ساسانیان بود، این هنر همچنان در ایران شایع بود. در آن دوره، شهر “تیفسون” که در عراق کنونی قرار دارد، به مدت ۶۰ سال پایتخت ایران بود و کاخ با شکوه ساسانیان، “ایوان مدائن” یا “طاق کسرا” یا “طاقخسرو”، محل حکمرانی یزدگرد سوم بود.
فرش بهارستان
بر اساس اسناد ثبتی توسط تاریخنویسان، در این کاخ یک فرش به نام “بهار خسروان” یا همچنین به نامهای “فرش بهارستان”، “فرش مهستان”، “بهار کسری” و “بهار خسرو” وجود داشت. این فرش متشکل از مواد گرانبها مانند ابریشم و طلا و نقره بود و تزئیناتی همچون زمرد، مروارید و سایر جواهرات روی آن قرار داشت. طرح این فرش با الهام گیری یکی از باغهای بهشت است. ابعاد این فرش حدود ۱۴۰ متر طول و ۲۷ متر عرض داشت. در طرح این فرش، راهها به شکل رود و شاخههای درختان به شکل جویبار بافت شده بودند.
زمینهی فرش نیز از زر بافت شده بود و با مرواریدهای درشت زینتبخشیده شده بود. کنارههای فرش نیز به شکل زمین کشت شده بود و با گلها و سبزیجات بهاری زینتبخشیده شده بودند. برگها از ابریشم و گلها و میوهها از گوهر و سنگهای قیمتی ساخته شده بودند. روبرت بامبان (نویسنده و پژوهشگر) ابعاد این فرش را ۲۴ در ۲۶ متر توصیف کرده است.
بعد از حملهی اعراب به ایران و سقوط سلسلهی ساسانیان، فرش بهارستان توسط اعراب به مدینه منتقل شد و به تدریج تکه تکه شد. این حملهی اعراب و سقوط سلسلهی ساسانیان، نقطهی تاریک و مهمی در تاریخ و فرهنگ ایران بود و هر آنچه از علم، فرهنگ و هنر باقی ماند، به تاراج رفت و آتش زدند و در بین این آتش، فرش بهارستان نیز خاکستر شد.
فرش ایرانی در دوره ی صفویان
تقریباً ۸۰۰ سال پس از حمله اعراب، در سال ۱۵۰۲ میلادی، سلسله صفویان که از نسل ایرانی بود، حکومت ایران را به دست گرفت. این سلسله اولین گروهی بود که پس از حمله اعراب، تمام نواحی ایران را تحت یکپارچهسازی حکومت خود قرار داد. شاه اسماعیل اول، اولین پادشاه از سلسله صفویان، در تبریز تاجگذاری شد و این شهر را به عنوان پایتخت سیاسی و فرهنگی برگزید. ورود یک خاندان ایرانی منجر به بازیابی بخشی از هنر و فرهنگ ایران شد که در حمله اعراب نابود، و در طول ۸۰۰ سال حکومت اعراب به سکوت فرو رفت. به ویژه در زمینه “هنر فرش بافی”، دوران صفویان بسیار ارزشمند است، زیرا به دلیل علاقه و توجه شاه اسماعیل به این هنر، صنعت فرش ایرانی دوباره زنده شد.
تبریز اولین مرکز صنعت فرش بافی صفوی
تاجگذاری شاه اسماعیل در تبریز باعث شد که اولین کارگاه های فرش بافی در این شهر تاسیس شود و تبریز به عنوان مرکز فرش بافی ایران شناخته شود. این کارگاه ها تحت نظارت شاه اسماعیل بودند و وی یک گروه از تذهیب کاران و مینیاتور کاران را برای طراحی نقشه های گرد آوری کرده بود. در این سال ها، طرح پرطرفدار ترنج برای نخستین بار بر روی فرش ها در تبریز نقش بست.
قزوین دومین مرکز فرش بافی صفوی
جنگ بین دو حکومت صفویه و عثمانی و اشغال موقت آذربایجان توسط حکومت عثمانی، همچنین نزدیکی شهر تبریز به مرزهای دشمن، در سال ۱۵۴۸ میلادی باعث شد تا شاه دوم صفوی، یعنی شاه طهماسب، به این فکر بیفتد که پایتخت را از تبریز به شهر دورتری منتقل کند. قزوین به عنوان یک انتخاب استراتژیک برای شاه شناخته شد زیرا فاصلهای مناسب از مرز دشمن داشت. بنابراین، تبریز پس از ۵۰ سال پایتختی، مقام خود را به قزوین منتقل کرد. به همین دلیل، کارگاههای قالیبافی نیز تحت نظارت شاه به قزوین منتقل شدند. در قزوین، بیشتر فرشهای ابریشم مخصوص دربار بافت میشدند. اما قزوین نتوانست از نظر تولیدات به اهمیت تبریز دست یابد و اسم خود را به عنوان مرکز فرشبافی در تاریخ ثبت کند. همچنین، اسنادی بر مبنای وجود کارآگاههای فرشبافی در همدان و درگزین که فاصله کمی با قزوین داشتند نیز موجود است.
سومین مرکز فرش بافی صفوی در اصفهان
در سال ۱۵۹۸ میلادی، شاه عباس اول (سومین پادشاه صفوی) به دلیل جنگ با حکومت عثمانی، پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. این جابهجایی پایتخت باعث شد که کارگاههای فرشبافی شاه در بار سوم نیز جابهجا شوند. در اصفهان، ۳۲ کارگاه فرشبافی شاهی وجود داشت. این کارگاههای شاهی نه تنها برای قصرها و مساجد شاهان صفوی بودند، بلکه برای سفارشهای شاهان و فرمانروایان سایر کشورها و یا برای صادرات فرشهای تولیدی نیز مورد استفاده قرار میگرفتند. در آن زمان، کارگاهها همچنین سفارشهای بافت فرش را از شهروندان نیز می پذیرفتند. طرح گلدانی متعلق به دوران شاه طهماسب و شهر اصفهان است. بر اساس اسناد تاریخی، در همان سالها، کارگاههایی در کاشان و کرمان نیز تحت نظارت شاه فعال بودند و این دو شهر همچنان به عنوان مراکز مهم فرشبافی شناخته میشدند.
رونق صادرات فرش در دوران صفویه
در حدود سال ۱۶۸۴ میلادی، با سفر پی در پی چند سفیر از ممالک لهستان و اسپانیا به ایران به منظور خرید فرش، صنعت فرش ایرانی در اروپا شهرت یافت و باعث افزایش صادرات فرش به اروپا شد. تجارت خارجی در دوران صفویه تقریباً به دست ارمنیان بود و آنها موفق شدند نمایندگیهایی در شهرهای ونیز، آمستردام و لیورنو تشکیل دهند. علاوه بر این، عثمانی و هند نیز به عنوان راههای دیگری برای صادرات فرش ایرانی شناخته میشدند. اما به دلیل طولانی شدن مسیر صادرات از طریق عثمانی و همچنین به وجود آشوبها و جنگها، صادرات از طریق هند بهترین گزینه به نظر میرسید. بنابراین، فرش ایرانی از هند عبور کرده و به مناطقی مانند مالزی، سیلان، بنگال و غیره صادر میشد. در آن دوران، هند نیز با تقلید از الگوهای فرش صفوی، شروع به بافت فرش کرد.
سقوط صفویه و سرنوشت فرش ایرانی
در سال ۱۷۲۲، حکومت صفویه سقوط کرد و دولت صفویه، ۸۰۰ سال پس از حمله اعراب و نابودی فرهنگ فرش بافی، توانست به این صنعت جانی دوباره بدهد. در طول تاریخ، فرش ایرانی از یک حرفه ساده و روستایی به یک هنر گرانبها و درباری تبدیل شد و شهرت فرش ایرانی در سراسر جهان پیچید. رونق صادرات این فرش، آن را دوچندان کرد و به طور مهمی، فرش ایرانی علاوه بر دربار و خانه های اشرافی، به خانه های عامه مردم نیز وارد شد. با سقوط صفویه، تعداد فرش های گرانبها و تجملی به شدت کاهش یافت و این نشان می داد که سلطنت از فرش بافی حمایت می کند. شرایط آشوب و جنگ داخلی بین حکومت های کوچکتر باعث کاهش چشمگیر تولید فرش شد. نبود یک حکومت کل و ناظر باعث کاهش امنیت جاده ها برای صادرات شد و باعث توقف کامل صادرات فرش شد.
فرش ایرانی در دوره ی افشاریان
حکومت افشاریان در زمان خود، آشوب و ناهماهنگ بوده است. در این دوره، فرشهایی در مراکز بافت تولید میشد، اما شرایط آنچنان رونقی نداشت که در دوران صفویه وجود داشت. اتفاق مهمی که برای صنعت فرش ایرانی در دوران افشاریان رخ داد، شامل راهاندازی کارگاههایی در خراسان و مشهد به عنوان پایتخت افشاریان توسط نادرشاه بود.
فرش ایرانی در دوره ی زندیه
در دورهٔ زندیه، کریم خان زند توجه و حمایت خود را به بافت فرش اختصاص داد. در این دوره، مناطق مختلفی مانند خراسان، کرمان، بروجرد، اصفهان، آذربایجان، هرات، فارس، یزد، کاشان و ترکمن صحرا به عنوان مراکز مهمی در بافت فرش شناخته میشدند.
فرش ایرانی در دوره ی قاجار
آقا محمدخان قاجار در سال ۱۷۹۷ میلادی سلسه قاجار را تأسیس کرد. تأسیس این سلسه باعث ثابت شدن حکومت یکپارچه و بازگشت جان دوباره به بافت فرش شد. در ابتدای تشکیل حکومت قاجار، تقاضای بازار داخلی و سرمایه گذاری محلی افزایش یافت و این امر سبب شروع دوباره فعالیت کارگاههای فرش بافی شد.
صادرات فرش در دوره ی قاجار
در آغاز دوران قاجار، بازار داخلی رونق خوبی داشت، اما صادرات به میزان بسیار محدودی انجام میشد. در حدود سال ۱۸۶۴ میلادی، یک بیماری به نام “پبرین” از اروپا به ایران وارد شد که بهبودی نداشت و باعث نابودی کرمهای ابریشم شد. این بیماری باعث کاهش صادرات ابریشم خام شد و به این ترتیب باعث ورشکستگی بسیاری از شرکتها شد. به دنبال جست وجوی یک کالای صادراتی با ارزش، فرش به خاطر سابقه خوبی که در زمینه صادرات داشت و استقبال روز افزون بازارهای خارجی، جایگاه خود را دوباره پیدا کرد.
در سال ۱۸۷۳ میلادی، یک نمایشگاه در وین برگزار شد و ایران با چند تخته فرش در این نمایشگاه حضور داشت. حضور در این نمایشگاه باعث افزایش چندین برابری تقاضا برای فرش ایرانی شد. در همین زمان، طبقه متوسط مردم انگلستان و جمعیت برخی از شهرهای اروپایی گسترش یافت و این باعث شد که بازار فرش ایرانی نیز گسترش یابد. همه اینها باعث شد تا فرش ایرانی همچنان جایگاه و ارزش خود را در داخل و خارج ایران حفظ کند.
صادرات همچنان ادامه داشت و بازار داخلی دیگر نتوانست تقاضا را پاسخگو باشد و برای فرش بافی نیاز به سرمایهگذاری شدید بود. بنابراین، شرکتهای چند ملیتی با سرمایهگذاران داخلی و خارجی تاسیس شدند و فرش بافی از هنری ارزنده به یک صنعت تبدیل شد. پس از این تحول، فرش ایرانی به شکوه چندانی رسید که حتی به بازار آمریکا وارد شد. حجم بالای تولیدات و دستمزدهای پایین بافندگان و شرایط اقتصادی نامناسب آن دوران باعث بروز نوعی استعمار در این صنعت شد. اما متأسفانه، شرکتهای چند ملیتی برای حفظ سطح تقاضای اروپاییان و کسب سود بیشتر اشتباهاتی بزرگ انجام دادند. اشتباه اول استفاده از رنگهای شیمیایی بود و اشتباه دیگر استفاده از روشهای بافت شتابزده بود. این دو دلیل باعث کاهش کیفیت و آسیب دیدگی فرش ایرانی شد.
فرش ایرانی در دوره ی جنگ جهانی
با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، کشور ایران در هر دو جنگ جهانی اول و دوم ناخواسته درگیر شد. پیامدهای این درگیری شامل تحمیل فشارهای اقتصادی شدید در بازارهای بین المللی بود. با این حال، صنعت فرشبافی توانست تا سال ۱۳۲۰ هجری شمسی (۱۹۴۱ میلادی) با حفظ استانداردهای خوب، پا برجا بماند.
نقش فرش های دوران قاجار
شکل گیری نقشه هایی همچون بته جقه، پرندگان و گلفرنگ، یکی از دستاوردهای بارز در زمینه فرش ایرانی در دوران قاجار بود.
فرش ایرانی در دوره ی پهلوی
در سال ۱۳۰۴ شمسی (۱۹۲۵ میلادی)، رضاخان به عنوان اولین شاه پهلوی تاجگذاری کرد. با حمایت رضا شاه از فرش بافی، فعالیت قالی بافی دوباره به صورت سازمانیافته آغاز شد. فرشهای دوره پهلوی با دقت و ظرافت بالا بافت میشدند و از لحاظ زیبایی قابل مقایسه با فرشهای دوره صفوی بودند. این فرآیند تولید با کیفیت ادامه یافت، اما متأسفانه دیری نکشید که تولیدات بیکیفیت وارد صنعت فرش ایرانی شد.
به همین منظور، در سال ۱۳۲۷ هجری شمسی (۱۹۴۸ میلادی)، دولت کنگره ای تشکیل شد تا عیوبی که به کاهش کیفیت فرش ایرانی منجر شد را برطرف کند. نتیجه این کنگره، بازگشت فرش ایرانی به کیفیت قبلی خود بود. افزایش کیفیت همزمان با افزایش تقاضا در بازار داخلی و خارجی رخ داد. در این دوره، تقاضای بیشتری از سوی آمریکا برای خرید فرش ایرانی وجود داشت و تمام این موارد منجر به بافت فرشها با بالاترین کیفیت ممکن شد. در دوران پهلوی، شرکت فرش تأسیس شد و قوانینی برای بهبود شرایط کاری بافندگان وضع شد.
فرش ایرانی بعد از پیروزی انقلاب
تحولات عظیمی در جهات مختلف پس از پیروزی انقلاب در ارتباط با فرش ایرانی رخ داد. این تحولات شامل مسائل منفی نظیر گرانی ارز، تحریم های متعدد و محدودیت های صادرات ایران میباشد. تمامی این عوامل باعث شد تا رقبای فرش ایرانی از جمله مصر، تونس، ترکیه، آذربایجان و دیگران با الهام از نقشهای فرش ایرانی، به پیشرفت بیشتری دست یابند. با ادامه این شرایط، فرش ایرانی نتوانست جایگاه خود را در بازار جهانی بازیابد. با امیدواری به برطرف شدن موانع تولید و صادرات، امیدواریم با همکاری و همبستگی، فرش ایرانی را به رتبه اول جهانی برسانیم.